بهلول گفت اگر صاحب آن به پول رضایت ندهد چه می دهی؟ گفت:... نصف پادشاهی خود را می دهم. بهلول گفت: پس از آنکه آشامیدی، اگر به مرض حیس الیوم مبتلا گردی و نتوانی آن را رفع کنی، باز چه می دهی تا کسی آن مریضی را از بین ببرد؟
هارون گفت: نصف دیگر پادشاهی خود را می دهم. بهلول گفت: پس مغرور به این پادشاهی نباش که قیمت آن یک جرعه آب بیش نیست. آیا سزاوار نیست که با خلق خدای عزوجل نیکوئی کنی؟!
:: برچسبها:
داستان ,
داستان کوتاه ,
داستان جدید ,
داستان خنده دار ,
داستان جالب ,
داستان بامزه ,
:: بازدید از این مطلب : 539
|
امتیاز مطلب : 122
|
تعداد امتیازدهندگان : 25
|
مجموع امتیاز : 25